“شما می‌توانید هشت ساعت بازی مداوم در روز را تمرین کنید، ولی اگر تکنیک شما اشتباه باشد، فقط در پر کردن بی‌فایده ساعتها پیشرفت می‌کنید. اگر اصول بازی را به درستی پایه‌ریزی کنید خواهید دید که سطح هر کاری که می‌کنید بالا می‌رود”
اگر این جملات برایتان آشنا نیست، باید بدانید که این نقل قولی از مایکل جردن است.
مایکل جردن به دلیل مداومت، استقامت، و شجاعت خود در تمام دوران حرفه‌ای‌اش مشهور بود. نه تنها او زمان زیادی از وقت آزادش را صرف کار کردن روی حرفه‌اش می‌کرد، بلکه شاید مهمتر از آن، او اکثر آن زمان را صرف کار کردن روی موارد پایه (بدنسازی، ضربه آزاد، و غیره) می‌کرد. خیلی سخت هست بخواهید با چنین فردی در مورد قدرت اصول پایه بحث کنید.
اصول پایه بازی پوکر
این قضیه ما را به پوکر (برنده) می‌کشاند. پوکر هم مثل خیلی از مهارت‌های قابل یادگیری دیگر مجموعه اصول خودش را دارد که لازم است آنها را به صورت مستمر نسبت به تکنیک‌های شیک‌تر و جزئی‌تر اولویت ببخشیم. اگر بخواهیم موفق باشیم شاید بد نباشد مثل مایکل جردن فکر کنیم و مطمئن شویم که “ضربات آزاد” را به طور کامل فرا گرفته‌ایم و سپس سراغ امور جزئی تر برویم.
بازی پوکر می‌تواند به صورت درختی به تصویر کشیده شود که هر فرصت آن (برای سودآوری) به صورت یک میوه آن است. مسلم است که همه میوه‌ها به یک اندازه قابل دسترس یا ارزشمند نیستند.
در پای درخت میوه‌های رسیده‌ای به نام مفاهیم پایه وجود دارند که یادگیری‌شان آسان است و فهم آنها اهمیت بالایی دارد. این موارد شامل پات آدز، انتخاب دست پیش از فلاپ، استراتژی بستن شرط ادامه، و غیره هستند.
بعد از آن به میوه‌هایی که در شاخه‌های پایین تر قرار دارند می‌رسیم، یعنی مفاهیمی که فهم آنها کمی دشوار‌تر است و عواقب ندانستن کامل آنها هم کمتر است. مثالهای آن می‌تواند بلاکر‌ها، استراتژی‌های پایه برای بازی متوازن، و غیره باشد.
نهایتا میوه‌های شاخه‌های خیلی بالا قرار دارند که با شاخه‌های تیغدار هم محافظت می‌شوند، این میوه‌ها نه تنها به سادگی قابل دسترس نیستند بلکه هنگام تلاش برای چیدن آنها ممکن است به ما آسیب هم بزنند. این موارد دقیق‌ترین و ظریف‌ترین مفاهیم مربوط به نظریه بازی هستند (نسبت بلوف به دست ارزشمند، حداقل تناوب دفاع کردن، توازن بهینه، و غیره) اگر این استراتژی های پوکر به درستی مورد استفاده قرار بگیرند، می‌توانند افزایش کوچکی در نرخ برد پوکر ما داشته باشند، اگر به صورت نامناسب مورد استفاده قرار گیرند، برایمان هزینه‌ساز خواهند بود.
قبل از مباحث پیشرفته پوکر اصول پایه آن را تکمیل کنید
اگر میوه‌های رسیده پای درخت را نادیده بگیریم، با این احتمال مواجه می‌شویم که “برنده نبردهای کوچک و بازنده جنگ‌های بزرگ باشم”
درامر یک گروه موسیقی را تصور کنید. فرض کنید روی تک‌نوازی فوق العاده دشوار درام در انتهای قطعه خود کار کرده اند و از قمست‌های ظاهرا خسته کننده آغاز موسیقی غافل شده باشند. در نتیجه در حین کنسرت شروع قطعه خارج از نت به نظر می‌رسد زیرا بخش مربوط به ریتم کار خود را به درستی انجام نداده است. حدس می‌زنید وقتی بالاخره نوبت به بخش پایانی و هیجان انگیز اجرا می‌رسد چه اتفاقی می‌افتد؟ برای هیچکس مهم نیست چون قطعه خراب شده است.
در مورد پوکر هم همینطور است. فرض کنید بازیکنی به اسم باب در مورد مفاهیم پیشرفته پوکر وسواس زیادی نشان می‌دهد. او در کازینوی شهر خودش در میز نُه نفره کش گیم پوکر $10-$5 با استک موثر $1,200 نشسته است:
بازیکن UTG+2 به 40$ رِیز می‌کند و بازیکنهای کات-آف، دیلر، اسمال بلایند کال می‌کنند. باب هم تصمیم می‌گیرد که از بیگ بلایند با ♠8-♠5 کال می‌کند و فلاپ به این شکل می‌آید:
فلاپ (200$) ♠7-♠6-♥2
اسمال بلایند چک می‌دهد، و باب که روی مفهوم شرط بستن متوازن روی رِیز کننده‌ی ارجینال کار کرده، تصمیم می‌گیرد ابتکار عمل را به دست گیرد و 130$ روی این فلاپ شرط ببندد، همانطور که برای متوازن بودن گاهی با دستهای ست و دو پر هم ابتکار عمل را با شرط بستن در دست می‌گیرد. ریز کننده اولیه فولد می‌کند و فقط چارلی از پوزیشن کات-آف کال می‌کند.
ترن (460$) ♠A
خبر خوب به باب می‌رسد، ولی به سرعت متوجه می‌شود که احتمالا آس پیک نمی‌تواند به طیف دستهای چارلی کمک کرده باشد چرا که نمی‌تواند با دستهایی که آس دارند در فلاپ کال کرده باشد (شاید فقط A-7 محتمل باشد). این موضوع که آس هم از کارت پیک است قابل توجه است چرا که رنگ‌های زیادی را از طیف دستهای کات-آف خارج می‌کند. این تاثیر بلاکر قسمت قرعه طیف دستهای چارلی را به سمت پای استریت متمایل می‌کند. به علاوه چارلی روی فلاپ رِیز نکرده است پس احتمالا طیفش باید دارای سقف باشد. در مجموع باب فکر می‌کند که نسبت به طیف حریف که احتمالا پر از جفت‌های پایین و قرعه‌های ضعیف و به ندرت دست خیلی قدرتمند است، برتری زیادی دارد.
با در نظر گرفتن این موضوع باب 150$ شرط می‌بندد، هم به دلیل اینکه شاید بلوف زدن را در حریف القا کند و هم به دلیل بازی با طیف دستها. چارلی کال می‌کند.
ریور (760$) ♣J
کارت ریور تقریبا کاملا بی ربط است. علاوه بر اینکه پای استریت‌ها به نتیجه نرسیده‌اند، باب بعضی از پای استریت‌ها را هم بلاک می‌کند. به علاوه به نظر می‌رسد که چارلی بیشتر جفت‌های نسبتا ضعیف مثل 8-8، 9-9، 10-10، یا 7-x داشته باشد تا پای استریت از دست رفته. باب فکر می‌کند که چنین طیفی احتمالش بیشتر است که یا یک شرط کوچک را کال کند یا یک جفت را به بلوف تبدیل کند و با بلوف آل این تظاهر به داشتن دست رنگ کند.
به همین دلایل او تصمیم می‌گیرد که شرط خیلی کوچکی به اندازه 200$ برای القا کردن در حریف ببندد. چارلی هم به مبلغ 880$ آل-این کرد و باب هم به خوشحالی کال کرد چرا که فکر می‌کرد نزدیک به بالاترین حد طیف دستهای خودش است. چارلی ♠k♠-10 رانشان می‌دهد و پات را می‌برد. باب با خودش فکر می‌کند “خیلی خوب، بدشانسی!». به علاوه او به قدرتمندترین بخش طیف دستهای حریف خورد. همه اینها درست است، و آنالیز بعد از فلاپ باب –هرچند خیلی با ایده آل فاصله داشت- با فکر انجام شده بود.
با این حال، اگر باب بخواد بدون داشتن پوزیشن با دستهایی مثل ♠8-♠5 درگیر شود، باید آمادگی کافی برای بازی بی‌نقص بعد از فلاپ را داشته باشد و حتی فولد کردن بعضی از دستهای رنگ را وقتی شرایطش ایجاب می‌کند، مد نظر قرار دهد. مشکل اینجاست که این جور دستها حتی برای پوکربازان قوی هم فقط کمی سودآور هستند، یعنی حتی با بروز کوچکترین خطا ممکن است به دست غیر سودآوری تبدیل شوند.
در اینجا باب روی طناب بند بازی راه رفته است، ولی این کار لزومی نداشت. او باید عادتهای مطالعه‌اش را بازنگری کند و رها کردن مفاهیم پیشرفته حداقل برای شرایط کنونی بلا اشکال است. بعد از این که موارد پایه‌اش را تکمیل و مستحکم کرد، می‌تواند روی موارد ظریفتری مثل دفاع کردن با دست متوسط بدون داشتن پوزیشن و در مقابل یک رِیز چهار بیگ بلایندی کار کند.
