همانطور که میدانید در دنیای پوکر، بازیکنان حرفهای و سرشناس زیادی وجود دارد اما لی دیوی (نویسنده و پوکرباز) در این مقاله تصمیم گرفته تا به معرفی یکی از شخصیتهای مورد علاقهاش در این عرصه بپردازد. در ادامه ما نگاهی به دیدگاه او در مورد استوارت روتر (Stuart Rutter) میاندازیم.
حرفهی پوکر استوارت روتر
استوارت روتر نامش همقافیه با nutter یا همان دیوانه است و اولین باری که او را از نزدیک ملاقات کردم نیز دقیقا همین احساس را نسبت به او داشتم.
این پوکرباز ۳۰ ساله اهل انگلیس است. همیشه تصور میکردم که او یکی از بزرگترین ستارههای پوکر است، شاید به این دلیل که من نیز انگلیسی هستم اما با اینوجود او توانسته در پوکر به جوایزی ارزنده دست یابد.
حتی نام او در تمامی مجلههای موجود در کازینو دیده میشود. استوارت روتر متخصص استراتژی در پوکر است و اسپانسریاش را نیز کازینوی Grosvenor برعهده دارد.
بنظرم او فردی بسیار موفق است، به همین خاطر تصمیم گرفتم تا مقالاتی دربارهی او بنویسم و از این طریق توانستم در حرفهی خود نیز به پیشرفتهایی دست یابم.
استوارت روتر همیشه خندان
به یاد دارم که او را برای اولینبار در سال ۲۰۱۰ و در طی مسابقهیGrosvenor United Kingdom & Ireland Poker Tour (GUKPT) با ورودی ۱۰۰۰ پوندی کازینوی Grosvenor در بلکپول ملاقات کردم.
وقتی او را از نزدیک دیدم، بنظرم فردی بسیار از خودراضی و پستفطرت میآمد اما طی سالّها بعد متوجه شدم که همه در طی رقابتهای پوکر اینگونه بنظر میرسند. او همچنین هدفونی در دور گردنش داشت که حتی یکبار هم از آن استفاده نکرد.
او اصلا نمیتوانست هیجاناتش را کنترل کند. استوارت روتر در حین بازی فولد میکرد، سپس از جایش بلند میشد، به اینطرف و آنطرف میرفت، با هر کسی صحبت میکرد و با صدای بلند میخندید. جالب است بدانید افرادی که با او همصحبت میشدند نیز همیشه لبخندی بر لب داشتند. در واقع او تأثیر عمیقی بر روی دیگران میگذاشت.
در حین رقابت استوارت روتر در کنارم نشسته بود و بازیکنان از او در مورد استراتژیهای پوکر سوالاتی میپرسیدند. من او را در تمام مدت بازی زیر نظر داشتم تا شاید مرا از روی عکسهایم در مجلات بشناسد تا دریابد من همان نویسندهای هستم که در مورد او مقالات زیادی نوشتهام اما او نه تنها مرا نشناخت، بلکه تصور کرد که من یا عاشق او شدهام و یا قاتلی زنجیرهای هستم.
پس از گذشت چند سال، برای اولینبار به لاسوگاس رفتم تا در تورنومنت WSOP شرکت کنم. محل اقامتم نیز برای شش هفته در یک عمارت بود. جالب است بدانید که همخانهام در آن عمارت کسی نبود جز استوارت روتر.
استوارت روتر و کارهای شگفتانگیزش
من به استوارت روتر بسیار علاقمند شدم. او به خرگوش بازیگوشی شباهت داشت که انرژیاش باورنکردنی بود. او همچنین با هوش بالا و ترفندهای خاص خود به راحتی در رقابتها به پیروزی دست مییافت.
استوارت روتر با حقههای فراوانش میتوانست هر کاری انجام دهد. به یاد دارم که یکبار به نگهبان کلوبی گفت که جو هارت (دروازهبان منچستر سیتی و انگلستان) است و بدینگونه ما توانستیم وارد کلوب شویم. قابل ذکر است که او هیچ شباهتی به این بازیکن ندارد اما اعتمادبنفس بالایش باعث شد که نگهبان حرف او را باور کند.
همچنین ما برای دیدن اجرای گروه Steel Panther پول کافی نداشتیم، به همینخاطر او تصمیم گرفت تا با شرطبندی در بازی رولت پول بلیط دوستانش را تهیه کند.
ما به همراه استوارت روتر به کازینو رفتیم، سپس او از متصدی پرسید که بیشترین میزان شرطبندی چقدر است؟ و مرد در جواب گفت: ۵۰۰۰۰ دلار قربان.
استوارت روتر گفت: ۵۰۰ دلار بر روی قرمز شرط میبندم.
هنگامی که رولت شروع به چرخش کرد، او با تمام وجودش قرمز را فریاد میزد و ما نیز همصدا با او کلمهی قرمز را تکرار میکردیم اما در نهایت توپ بر روی ۴ سیاه ایستاد.
او با اینکه با شکست مواجه شده بود اما اصلا ناراحت نشد با خوشحالی به سمت پیشخوان رفت و تعدادی بطری شامپاین سفارش داد. جالب است بدانید که او هیچ پولی در جیبش نداشت و تمامی هزینهها را از کازینویی که اسپانسرش بود، میگرفت.
شکست بزرگ او در تورنومنت پوکر WSOP
اگر شما او را ملاقات میکردید، تصور میکردید که او حیوانی قوی و درندهخو است اما در واقعیت او فردی بسیار شکننده و احساساتی است و فقط تظاهر به سرسختی میکند.
بنظرم امرار معاش تنها از طریق پوکر برای او کمی ترسناک است و همچنین ترجیح میدهد تا به رقابت در پوکر آنلاین بپردازد اما با اینوجود برای شرکت در تورنومنت WSOP به کازینوی Rio لاسوگاس آمده بود.
البته او در گذشته نیز توانسته بود، مقام سوم را از مسابقهای درWSOP بدست آورد و بار دیگر به لاسوگاس آمده بود تا شانس خود را امتحان کند اما با شکست بزرگی مواجه شد. او تنها به جوایز کوچکی در میکسگیمها دست یافت و سپس قبل از اینکه رقابتهایWSOP به پایان برسد، به خانهاش (Midlands) بازگشت.
سپس ما همدیگر را در طی مسابقهی های – رولر در استونی ملاقات کردیم. او به همراه دوستدخترش (جما)، به آنجا آمده بود. ما پس از پایان رقابت برای خوشگذرانی بیرون رفتیم و من در آن شب با وجههای از استوارت روتر آشنا شدم که تا کنون و حتی در لاسوگاس آن را ندیده بودم.
آن شب ما به باری رفتیم و دختران دانشگاهی زیادی نیز در آنجا حضور داشتند. یکی از آنها در رابطه با شغلم از من پرسید و در جواب به او گفتم که نویسنده هستم.
سپس دختر از من پرسید که چه جیزهایی تاکنون نوشتهام و من به او گفتم که وبلاگی شخصی دارم. ناگهان دختر با صدای بلند خندید و با لحنی تمسخرآمیز گفت: نویسندهای که وبلاگ شخصی دارد. همه به این نویسندهی کوچولو نگاه کنید.
من توسط دختربچهای ۱۸ ساله کاملا تخریب شده بودم، بههمینخاطر نگاهی به استوارت انداختم که شاید او بتواند مرا از این وضعیت نجات دهد اما با کمال تعجب دیدم که او نیز از شدت خنده، اشک از چشمانش سرازیر شده است. حتی این خرگوش بازیگوش نیز مرا دست میانداخت.
کمکهای خیرخواهانهی استوارت روتر
شاید اگر او به من نمیخندید، حمایتش را احساس میکردم و تا این حد ناراحت نمیشدم.
با اینوجود باید خاطر نشان کنم که او زمان زیادی را صرف مشکلات مردم میکند. او با بردباری هر چه تمامتر به درد و دلهایشان گوش فرا میدهد. حتی افرادی که دیگر زندگی برایشان معنی خاصی ندارد، میدانند که در چنین شرایطی استوارت روتر کمکشان خواهد کرد زیرا او الهامبخش همگان است.
او همچنین به بسیاری از زندانهای انگلستان میرود تا بتواند به زندانیان در توانبخشی و بهبودشان کمک کند. استوارت روتر قصد دارد تا با سفر به غنا، به زندانیان آنجا نیز یاری برساند. او در گذشته نیز برای کمک به آموزش کودکان ابتدایی به غنا رفته بود.
به همین خاطر هرگز نباید مردم را از روی ظاهرشان قضاوت کنید. قابل ذکر است که بسیاری از بازیکنان در پوکر نیز بدترین وجههی خود را نشان میدهند زیرا میخواهند به هر نحوی پیروز شوند اما کافی است کمی در مورد آنها بیشتر تحقیق کنید تا دریابید که چه زیباییهایی در وجود آنها نهفته است.
حتی من اولینبار که استوارت روتر را دیدم، احساس خوبی نسبت به او نداشتم اما به مرور دریافتم که او علاوه بر پوکربازی موفق، فردی بسیار نیکوکار نیز است.