در سال ۲۰۰۷، الکس بولوتین (Alex Bolotin) شروع به شرکت در تورنومنتهای لایو پوکر کرد و توانست برندهی در حدود یک میلیون دلار جایزه شود. او همچنین در مقام نوزدهم به عنوان Card Player سال قرار گرفت. این پوکرباز بلاروسی که در نیویورک زندگی میکند، توانست به موفقیتهای زیادی دست یابد اما او در این راه با شکستهایی نیز مواجه شد که باعث پسرفت او در زمینهی پوکر شد.
او پس از اینکه با شکست مواجه شد، میتوانست حرفهی خود را تغییر دهد و کار دیگری را برگزیند اما او میخواست تنها به شرطبندی و قمار بپردازد. سپس در تابستان توانست با شرکت در مسابقهی نولیمیت هولدم با ورودی ۱۵۰۰ دلاری علاوه بر کسب ۲۵۹۲۱۱ دلار جایزهی نقدی، برندهی اولین دستبند طلای WSOP خود شود.
بولوتین توانست در طی حرفهی خود برندهی بیش از ۲.۲ میلیون دلار جایزهی نقدی شود. ما امیدواریم که کسب دستبند طلا تنها مقدمهای برای پیروزیهای بزرگتر او باشد.
اوایل زندگی الکس بولوتین
بولوتین در مینسک )پایتخت و بزرگترین شهر بلاروس( بدنیا آمد. پس از سقوط اتحادیه جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، بلاروس با بحران اقتصادی و بیکاری مواجه شد. به همین خاطر او وخانوادهاش مجبور شدند در سال ۱۹۹۲، به ایالات متحده بروند.
او میگوید: پدربزرگ و مادربزرگم نیز با ما به آمریکا آمدند. ما در مجموع ۶ نفر بودیم که هر کدام میتوانستیم حداکثر تنها ۱۰۰ دلار با خود بیاوریم زیرا این قانون کشور روسیه بود. در هر صورت با اینکه پدر و مادرم افرادی تحصیلکرده بودند ما بیشتر از این ۶۰۰ دلار پولی نداشتیم و برای مدتی را در فقر و تنگدستی زندگی کردیم.
در زمان مهاجرت به آمریکا، الکس تنها ۱۱ سالش بود و برای یافتن مسیر خود در این کشور جدید تلاش زیادی میکرد با اینحال آنها در بروکلین از حمایت کشور روسیه بهره میبردند.
او میگوید: ما در طی چند سال اول حتی نمیتوانستیم به زبان انگلیسی صحبت کنیم و بیشتر دوستانم یاد گرفته بودند که به زبان ما (روسی) حرف بزنند. بالاخره ما توانستیم انگلیسی را به خوبی زبان روسی یاد بگیریم اما من همچنان لهجه دارم.
پدر الکس معلم فیزیک و برنامهنویس کامپیوتر بود. او مدتی پس از مهاجرت به آمریکا، درگذشت. مادرش مهندس بود و توانست در بیمارستان کار بگیرد. پول درآوردن برایشان بسیار سخت بود. او به خاطر میآورد که از همان سنین کودکی علاقهی زیادی به شرطبندی داشت.
بولوتین میگوید: من علاقهی زیادی به قمار و شرطبندی داشتم. در هفت سالگی، من با دوستانم با سکه بازی میکردیم. ما یک سوراخ کوچک در زمین میکندیم و در آن سکه میانداختیم. تقریبا شبیه به بازی گلف بود. و کسی که زودتر از بقیه سکهاش در سوراخ قرار میگرفت، برندهی تمام سکهها میشد. ما بر روی باد کردن آدامس نیز شرطبندی میکردیم.
آشنا شدن او با پوکر
بعد از اینکه از مدارس روسیه بیرون آمد، او برای تحصیل به دبیرستان آمریکاییها رفت و در آنجا کلاس زبان انگلیسی را انتخاب کرد. او دانشآموزی درسخوان بود و در مدرسه عملکرد خوبی داشت اما نتوانست دوست زیادی در دبیرستان پیدا کند.
بولوتین میگوید: من برای ادامهی تحصیل به سه دانشگاه رفتم اما هیچ هدفی برای آیندهام نداشتم. من از اولین و دومین دانشگاه به خاطر حضور نیافتن در کلاسها اخراج شدم. و تصمیم گرفتم تا در سومین دانشگاه بتوانم مدرکم را بگیرم اما در ترم اول تنها توانستم نمرهی ۴ را دریافت کنم. در همین حین بود که با پوکر آشنا شدم.
او با دیدن فیلم Rounders با پوکر آشنا شد و در خانهی دوستانش به بازی seven-card stud پرداخت.
الکس بولوتین میگوید: در روز اول بازی، ۱۰۰ دلار و در روز دوم ۱۷۰ دلار از دست دادم. من تصمیم گرفتم که اگر در روز سوم نیز با شکست مواجه شدم از بازی بیرون بیایم. اما در روز سوم، برندهی ۳۳۰ دلار شدم که این موفقیت کوچک، برایم آغازی در حرفهی پوکر بود.
بولوتین برای اینکه بتواند از پس مخارج زندگی برآید، به کارهای مختلفی میپرداخت. او پیک تحویل غذای Burger King بود و با دوچرخه غذا را به مشتریها تحویل میداد. سپس برای مدتی کارگر حمل مصالح ساختمانی شد و در فضای پر از گرد و خاک زیرزمینی کار میکرد. پس از آن به کار در مغازهی ماهیفروشی پرداخت و زمین مغازه را تمیز میکرد.
او میگوید: از هنگام ورودم به عرصهی پوکر توانستم به پوکربازی حرفهای تبدیل شوم. من برای اولین بار در بازی لیمیت هولدم ۳-۶ دلاری در کازینوی Bally آتلانیتکسیتی به رقابت پرداختم. تا قبل از آن نمیدانستم که در کازینوها بازی پوکر برگزار میشود. به یاد دارم که آن روز بهترین روز زندگیم بود. من پوکربازان مست و بانوان را در حین بازی پوکر در کازینو مشاهده کردم و حس کردم که رویایم به حقیقت پیوسته است. من ۲۴ ساعت به بازی در کازینو پرداختم و توانستم برندهی ۱۰۰۰ دلار جایزهی نقدی شوم.
موفقیتهای او در عرصهی پوکر
افراد زیادی پس از اینکه بازی خارقالعادهی مانیمیکر را مشاهده کردند به پوکر علاقمند شدند. او نیز از این فرصت استفاده کرد و بازیهای خاتگی زیادی را در بروکلین برگزار کرد و توانست از این راه پول خوبی بدست آورد.
بولوتین میگوید: من توانستم با راهاندازی کلوبهای کوچک و رقابتهای خانگی پول خوبی بدست آورم. این رقابتها تنها در یک یا دو تیبل برگزار میشد و معمولا فردی درشت هیکل و قوی در ورودی کلوب میایستاد. شما برای اینکه بتوانید وارد کلوب شوید لازم به گفتن کلمهی عبور و یا چیزی شبیه به آن نداشتید تنها باید یکی از اعضای کلوب را میشناختید. برخی از این کلوبها مورد حمله و دستبرد قرار گرفته بود. حتی به بازوی یکی از دوستانم در حین حملهای مسلحانه شلیک شد. خوشبختانه من در طی هیچکدام از این حملات حضور نداشتم.
در سال ۲۰۰۵، او شروع به شرکت در تورنومنتهای آتلانتیکسیتی کرد و توانست با چگونگی این رقابتها آشنا شود. در سال ۲۰۰۶، او توانست با اولین حضورش در مسابقات WSOP، برندهی ۵ جایزهی نقدی (۴۰۰۰۰ دلار) شود. الکس در تابستان بعدی نیز در مسابقهی ۵۰۰۰ دلاری six-handed در طی رقابت با بیل الدر، مقام دوم را با ۵۰۴۶۸۶ دلار جایزه بدست آورد. سپس او با راهیابی به تیبل فینال Caesars Palace Classic، برندهی ۱۳۶۴۱۱ دلار جایزه شد. الکس توانست مقام دوم نولیمیت هولدم با ورودی ۵۰۰۰ دلاری مسابقات Five Diamond World Poker Classic را با ۲۸۶۹۵۵ دلار جایزه کسب کند.
سپس او توانست به دو تیبل دیگر فینال WSOP راه یابد. او مقام چهارم را با ۱۳۷۳۴۳ دلار جایزهی نقدی از مسابقات نولیمیت هولدم با ورودی ۳۰۰۰ دلاری بدست آورد و همچنین مقام اول تورنومنت ۵۰۰ دلاری Borgata Winter Open را با جایزهی ۱۰۲۲۱۳ دلاری کسب کرد. اما پس از مدتی دیگر نتوانست به پیروزیهای بزرگ دست یابد.
مواجه شدن با شکستهای پیدرپی
او با اینکه قد و قامتی کوتاه داشت اما یکی از بزرگترین پوکربازان دنیا به حساب میآمد. او میگوید که اعتمادبنفس بیش از حدم در بازی پوکر، منجر شد تا با شکستهایی روبرو شوم.
الکس میگوید: فکر میکردم که مهارت زیادی در پوکر بدست آوردهام و به همینخاطر در رقابتهای زیادی شرکت کردم اما با شکست مواجه شدم. تصور میکنم که تمام پوکربازان فکر میکنند که در دنیا بهترین هستند زیرا طبیعت این بازی به گونهای است که به شما اعتمادبنفسی بیش از حد میدهد اما من اکنون توانستم جایگاه خود را در این عرصه پیدا کنم. جوانهای با استعداد زیادی در پوکر هستند که میتوانند با هوش خارقالعادهشان دکتر و یا وکیل شوند اما آنها پوکر را به خاطر ماجراجویی و هیجانی که دارد، انتخاب کردهاند. تصور میکنم هر چقدر پول بیشتری را در پوکر از دست دهم باعث میشود که متواضعتر شوم.
او با مثال زدن ونسا سلبست (برندهی سه دستبند طلای WSOP و ۱۰ میلیون دلار جایزهی نقدی) بیشتر توضیح میدهد که: منظورم این است که او به تحصیل در دانشگاه Yale Law School پرداخته بود. در صورتیکه به شخصی مثل من حتی اجازهی ورود به پارکینگ این دانشگاه را نیز نمیدهند. در دنیای پوکر، تمام بازیکنان بد از رده خارج میشوند به همین خاطر خوشحالم که تا به امروز توانستم در این عرصه دوام بیاوردم و فکر میکنم به این خاطر باشد که دارای مهارتهایی در عرصهی پوکر هستم. من دلم میخواهد تا بتوانم در آینده جزء نفرات برتر پوکر دنیا قرار بگیرم.
وقتی از او سوال شد که آیا قصد دارد تا به حرفهی دیگری روی بیاورد؟ او با لبخندی بر لبانش گفت: من گزینههای زیادی برای انتخاب شغلی جدید ندارم. زیرا سالهای زیادی را به بازی پوکر پرداختم و تنها، حرفهی پوکر را در رزومهی خود دارم. اکنون به چه حرفهی دیگری میتوانم روی بیاورم، درصورتیکه تنها در پوکر مهارت دارم. آیا قصد بازگشت به مغازهی ماهیفروشی را دارم؟ آنجا آنقدر بود میدهد که وقتی از محل کار به خانه بازمیگشتم از شدت بو، گربهها به دنبالم راه میافتادند. من قصد دارم به تلاش خود در حرفهی پوکر ادامه دهم.
مسیر رو به پیشرفت الکس بولوتین
در سال ۲۰۱۴، او برای اولین بار اسپانسر پیدا کرد و توانست در مسابقهی WSOP شرکت کند.
او میگوید: من راهی به جز شرکت در این رقابت نداشتم. اخیرا داستانی را خواندم که در آن لشکری کوچک باید به جنگ با سپاهی بزرگ میرفت. آنها شانس پیروزی خیلی کمی داشتند و وقتی برای جنگ به جزیره رسیدند، فرمانده دستور آتش زدن کشتیهایشان را داد و به آنها گفت که اگر ببازید نمیتوانید عقبنشینی کنید و در میدان جنگ جانتان را از دست خواهید داد. سرانجام آنها توانستند به پیروزی دست یابند.
او نیز درحالیکه هیچ کشتیای برای بازگشت به خانه نداشت (هیچ راه برگشتی نداشت)، توانست با شرکت در مسابقهی نولیمیت هولدم ۱۵۰۰ دلاری، بعد از سه روز، برندهی اولین دستبند طلای WSOP خود به همراه ۲۵۹۲۱۱ دلار جایزهی نقدی شود. این موفقیت بزرگی برای مردی که او را “Diesel”نامیدند، به حساب میآمد.
الکس میگوید: این پیروزی را میتوان آغازی در حرفهی پوکرم در نظر گرفت. من تماما خود را صرف پوکر کرده بودم و این تنها چیزی بود که در آن مهارت داشتم. (او با تمسخر میگوید) شاید در آینده مغازهی ماهیفروشی بخرم. اما من تصمیم گرفتهام که تنها بر روی پوکر تمرکز کنم و به رقابت در آن ادامه دهم.