چرا پوکر بازی میکنیم؟
این مقاله بیشتر نظر شخصی نگارنده را منعکس میکند تا این که واقعیات مطلق را نشان دهد، و سعی آن این است که بیشتر در ذهن مخاطب سؤال و چالش ایجاد کند تا اینکه به او جوابهای حاضر و آماده بدهد. ولی به نظر من مطلب مهمی است، و نه فقط برای درک بازی پوکر ، که همچنین برای بازیها به طور عام. سؤال ساده است. چرا ما پوکر را این قدر دوست داریم؟
چه چیزی در مورد بازی پوکر وجود دارد که آن را این قدر برای بازی مناسب میکند؟ چرا بازی پوکر در قرن 19 میلادی در میان مرزبانان آمریکایی این قدر محبوب بود و همچنان در قرن 21 بین برخی از مردم با گرایش ریاضی نیز در سراسر جهان محبوب است؟
فکر کردن به این مطلب بسیار جالب توجه خواهد بود که این بازی در طول قرون و در میان جوامع گوناگون جذابیت داشته است. این یک شاخصه نادر برای یک بازی محسوب میشود. شطرنج هم این ویژگی را دارد. بازی دیگری به ذهن من نمیرسد که هم از لحاظ زمانی و هم مکانی گستردگی زیادی به اندازه بازی پوکر داشته باشد.
چه چیزی در پوکر وجود دارد که باعث موفقیت آن شده است؟ و این به ما در مورد این که کدام یک از انواع پوکر بیشتر موفق خواند بود، چه میگوید؟ مواردی که از نظر من مهمترین عوامل این امر هستند، موارد زیر است.
عمق استراتژیک
فکر میکنم که بدیهی است که این مهمترین عامل در موفقیت بازی پوکر باشد. پوکر یک بازی استراتژی است. ولی مانند شطرنج، استراتژی آن دارای عمق میباشد. میتوانید کمی در مورد بهبود بازی یاد بگیرید و نتایج بهتری کسب کنید. ولی بعد از آن چیزهای بیشتری برای یاد گرفتن وجود دارد. و پس از آن باز هم وجود دارد. و این حالت ادامه مییابد. هر چقدر هم که در این بازی خوب باشید، همیشه چیز جدیدی برای کار کردن روی آن وجود دارد. و از طرف دیگر برای شروع این فرآیند نیازی نیست که نابغه باشید.
این ویژگی از نظر من دلیل اصلی بازگشتهای متوالی مردم به بازی پوکر است. مردم این بازی را دوست دارند چرا که همیشه چیزی جدیدی برای یاد گرفتن و بهتر شدن بازی وجود دارد؛ و جایزه یاد گرفتن چیزهای جدید، کسب نتایج بهتر است.
در واقع این یک ویژگی نسبتاً نادر بازی پوکر است. بیشتر بازیهای استراتژی به طور قابل ملاحظهای سادهتر از پوکر هستند، و وقتی بهترین استراتژی را یاد میگیرید، کم و بیش در بازی به مهارت دست یافتهاید.
و بسیاری از بازیهایی که به اندازه پوکر پیچیدگی دارند، هنگامی برای اولین بار بازی میکنید بسیار پیچیده به نظر میرسند. و از همان ابتدا وارد شدن به آنها دشوار است. پوکر در این زمینه توازن بسیار خوبی دارد.
نوسان
پوکر یک بازی قمار است، و من فکر می کنم که عموماً وجود عنصر قمار یا شانس در آن باعث بازگشت مردم به آن میشود. شطرنج علیرغم نداشتن این ویژگی، موفق است. ولی فکر میکنم اکثر طراحان بازی با من همعقیداند که وجود عنصر تصادفی باعث افزایش شانس همهگیر شدن بازی میشود.
عنصر تصادفی بودن خوب است چرا که به بازیکنان ضعیف این امکان را میدهد که گاهی بازیکنان قویتر را ببرند و این باعث جذابتر شدن بازی برای هر دو طرف میشود. همچنین اغلب باعث افزایش پیچیدگی بازی میشود، چرا که بازیکنان را وادار میکند قسمتهایی از بازی را کشف کنند که در غیر این صورت با آن برخورد نداشتند.
و بالاتر از اینها نیرو محرکه احساسی است که از بردن یا باختن پول میگیریم. فکر میکنم که نوسانات بازی بخش عمدهای از دلیل موفقیت پوکر است.
سادگی سطحی
یک ویژگی قدرتمند پوکر این است که یک بازی آسان برای انتخاب و شروع بازی است. این ویژگی، موردی است که به نظر من برخی از انواع پوکر در آن نسبت به انواع دیگر برتری دارند. برای مثال، فکر میکنم این عمدهترین دلیل این است که تگزاس هولدم در چندین دهه قبل فراگیر بوده است و بعد از انفجار بزرگ در محبوبیت پوکر فراگیری خود را حفظ کرده است. چرا که بازی سادهای برای فهم و انجام است. تنها دو کارت در اختیار دارید، کارتهای مشترک همگی رو هستند، و هیچ کارتی از بازی کنار گذاشته نمیشود.
اوماها با داشتن چهار کارت قطعاً پیچیدهتر از هولدم است. باید ذهنتان را تمرین دهید تا به قانون «دو کارت و تنها دو کارت» عادت کند. و این قانون مسلماً انتخاب دست پیش از فلاپ را برای اوماها مهمتر از هولدم میکند.
بازیهای Hi-Low Split pot به صورت بدیهی پیچیده تر از هولدم هستند. اِستاد در لایه سطحی بازی سادهای است، ولی در استاد لازم است که کارتهای رو که فولد شدهاند را به خاطر بسپارید (حداقل وقتی می خواهید به صورت رقابتی بازی کنید، باید این کار را بکنید). این کار برای بازیکنانی که دوست دارند در یک بازی غیر جدی و تفریحی بازی کنند، مشغولیت ذهنی بیشتری ایجاد می کند.
انواع پوکر که شامل کارت کشیدن هستند، برای مدت زیادی شکل غالب پوکر بودند و به نظر من دلیل اینکه برای مدت زیادی موفق بودهاند، سادگی سطحی آنها است. به ندرت بازی سادهتری نسبت به 5 Card Draw برای فهم یک مبتدی پیدا میکنید. این بازی شامل عمق استراتژیک خاصی نسبت به انواع دیگر ذکر شده نیست، که به نظر من دلیل کاهش محبوبیت آن نیز همین است.
هر بار که از کسی میشنوم که «آینده متعلق به فلان بازی یا فلان بازی است»، فکر میکنم که چطور سادگی سطحی آن با عمق استراتژیک آن متوازن میشود و نتیجه را با هولدم مقایسه میکنم. معمولاً وقتی این کار را میکنم به این نتیجه میرسم که هولدم همچنان بازی بهتری است.
خودمرتبسازی بر اساس سطح مهارت
یک واقعیت دیگر در مورد پوکر که کمتر به ارزش آن پرداخته شده است، خودمرتبسازی آن بر اساس سطح مهارت است. از آن جایی که بازی عمق استراتژیک زیادی دارد طیف بزرگی از سطوح مختلف مهارت در بازی، از بازیکنان تفننی گرفته تا بازیکنان نخبه جهان به آن مشغول هستند. به نظر میرسد، بسیاری از افراد نمیدانند که این فاصله چقدر زیاد است. اگر شما بهترین بازیکنان را مقابل بازیکنان معمولی قرار دهید، بهترین بازیکنان خیلی سریع و مداوم خواهند برد.
همچنین در اکثر موارد، پوکر یک بازی آزاد است، اگر بخواهید در یک بازی شرکت کنید و به اندازه ورودی آن پول داشته باشید، میتوانید وارد آن بازی شوید. ولی یک ویژگی جادویی پوکر این است که طوری خودمرتبسازی میشود که اگر شما یک بازیکن غیرجدی و تفننی پوکر هستید، ترسی از این ندارید که گروهی از بازیکنان با کلاس جهانی به بازی شما حمله کنند و پولتان را بگیرند. چرا؟ برای اینکه این کار ارزش وقتشان را ندارد.
زمانی که صرف یک دست بازی میشود، همزمان جایزه بازیکنان تفریحی و هزینه بازیکنان حرفهای محسوب میشود. این حالت واقعاً جواهری برای طراحی بازی است. حرفهایهای سطح بالا نمی خواهند شما را در بازی 5$-2$ ببرند چرا که هزینه زمانی زیادی برای آن ها دارد. بنابراین بازیکنان استیکهای پایین میتوانند به طور مداوم بازیهایی با سطح مهارت تقریبی متناسب با خود پیدا کنند و لذت بازی پوکر را با هزینه نسبتاً کمی بپردازند.
بازیهای دیگر نظیر شطرنج باید مرتبسازی بر اساس مهارت را با سیستمهای ارزیابی بیرونی انجام دهند. در بازی پوکر سیستم ارزشگذاری وجود ندارد، و نیازی هم به بودن آن نیست. همه چیز عمدتاً به صورت خودکار عمل میکند.
جمعبندی نهایی
در سالهای اخیر من منتقد بزرگی نسبت به طراحی بسیاری از بازیهای قمار غیر پوکری که ظاهر شدهاند، بودهام. در بسیاری از موارد دلیلی که من نسبت به آنها شک داشتم این بوده است که فاقد یکی از این ویژگیهایی بودهاند که بازی پوکر را تا این حد موفق کرده است. و آن سادگی سطحی به همراه عمق استراتژیک، اندازه مناسبی از نوسانات بازی، و این واقعیت است که فاصله زیادی بین بهترین بازیکنان و بدترین بازیکنان وجود دارد ولی فاصله بین بازیکنانی که عموماً مقابل یکدیگر بازی میکنند، بسیار کمتر است. پوکر به عنوان یک بازی به طرزی باورنکردنی موفق بوده است، و به نظر من ارزش فکر کردن به این که چرا این بازی را انجام میدهیم، دارد.