از اخترشناسی گرفته تا ترامپ!
ما در دنیایی متمایل به بینظمی زندگی میکنیم | لیو بوئری
پوکربازان کمی در دنیا وجود دارند که بتوانند در مصاحبههای خود جملاتی بگویند که باید سراغ آنها را در کتب فلسفی و امثال آنها بگیرید. اما لیو بوئری یکی از آنها است. پوکرباز بسیار باهوشی که نه تنها با کارتها، بلکه با کلمات هم میداند چگونه بازی کند.
لیو بوئری نه تنها خودش را به عنوان یکی از با استعدادترین بازیکنان پوکر در دهه گذشته اثبات کرده است، بلکه در زمینه اخترشناسی نیز در میان بسیاری از مردم شناخته شده است. او به دلیل فعالیتهای اجتماعی و دیدگاههای سیاسی خود نیز در بین مردم معروف است و نقه نظرات جذابی در ارتبا با پدیدههای سیاسی نیز دارد.
لیو بوئری سخنرانیهای متعددی در زمینههای مختلف انجام داده است که یکی از آنها در دانشگاه آکسفورد و در زمینه فعالیتهای عام المنفعه بوده است. او همچنین به عنوان اولین کاپیتان تیم سلطنتی پوکر لندن در لیگ جهانی پوکر شناخته میشود.
با وجود این همه فعالیت، او در پرفشارترین بازیها و محیطهای رقابتی همچنان مشغول است و در کنار آنها هم به فعالیتهای زیست محیطی در داخل و خارج از بریتانیا میپردازد.
نمیخواهم نسبت به برگزیت خیلی هم بدبین باشم
ما از لیو در ارتباط با وقوع برگزیت سوال کردیم و بحث تنها به همین نقطه ختم نشد و در ارتباط با قدرت گرفتن ترامپ پس از وقوع احتمالی برگزیت پرس و جو کردیم.
-
نظرت راجع به این قضیه چیه؟
- انتخابات؟
-
نه. برگزیت.
- انتظارش رو نداشتم. من رو شدیدا شوکه کرد. رفتار مردم و رسانهها نسبت به این قضیه عجیب بود و به نظرم این اتفاق کمی غیرمسئولانه است. من این مسئله رو از چندین جهت یک شکست برای بریتانیا میدونم. دولت از مردم عادی خواسته در رای گیری راجع به مسئلهای شرکت کنند که برای رسیدن به جواب، لازمه دکترای اقتصاد و سیاست داشت. اتحادیه اروپا هم به خاطر رفتارش نسبت به مردم و کشور ما من رو ناامید کرده. اونا باید نسبت به خواستههای بریتانیا توجه بیشتری به خرج میدادند. مردم هم به نظر من تحت تاثیر تبلیغات قرار گرفته بودند. با بررسی اطلاعات و در نظر گرفتن نقاط قوت و ضعف ماجرا، کارشناسانی که دستی در آتش داشتند، معتقد بودند که باقی موندن در اتحادیه اروپا منافع بیشتری برای بریتانیا داره. اما وقتی رفتار نامنطقی مردم رو در مواجهه با این انتخابات دیدم، فهمیدم چیزی که در آمریکا اتفاق افتاد (و ترامپ رو به ریاست جمهوری آمریکا رسوند) هم مسئله عجیبی نیست.
-
رسانهها سعی داشتند نشون بدن که بریتانیا بعد از این انتخابات در شگفتی فرو رفته. شرایط از دید شما چطور بود؟
- موقع برگزاری انتخابات من در بریتانیا نبودم و از طریق صندوق سیار رای خودم رو دادم. تقریبا همه افرادی که میشناختم به باقی موندن در اتحادیه اروپا رای داده بودن؛ به جز یه تعداد کمی. همون تعداد کم هم بعد از انتخابات به من گفته بودند که احساسات ضد و نقیضی نسبت به کارشون دارند و حتی بعضی هم گفتند که پشیمون هستند. اعتراف به این مسئله هم شجاعت خاصی نیاز داره.
-
این تعداد کم عمدتا از چه نسلی بودند؟
- افراد مسن
-
پس به نظر شما هم درسته که این افراد مسن هستند که مسئول برگزیت به حساب میان؟
- خب. آمارها اینطور میگن؛ اما به نظر من پیش از هر چیزی، این دولته که باید بابت برگزاری چنین رایگیری مضحکی مواخذه بشه. مسئولیت عواقب این قضیه تنها متوجه دولته. اونا باید از مردم میخواستند که بگن دنبال چجور تغییراتی هستند؛ نه این که یک نظرسنجی دوحالته ایجاد کنند که به هدف مد نظر خودشون برسن یا نه. عقیده افرادی که به دنبال جدا شدن بریتانیا از اتحادیه اروپا بودن این بود که «اتحادیه اروپا قدرت نفوذ خیلی بالایی روی بریتانیا داشت». به نظر اونا، تاثیر اروپا به حدی بوده که بریتانیا رو کلی تغییر داده. بله. من هم تا حدی با بعضی از این صحبتها موافقم؛ اما آیا خروج از اتحادیه اروپا بهترین راه برای حل مشکلات بوده؟ بعضی از مردم میگن که کشور تا حدی تغییر کرده که دیگه اون رو نمیشناسن. این مشکل از کشور ما نیست. همه جا داره تغییر میکنه. الان دیگه اواخر دهه هفتاد نیست. فرهنگ یک مسئله تغییرپذیره و طبیعیه که خیلی چیزها در این بین تغییر کرده باشه. فناوری داره با سرعت وحشتناکی رشد میکنه و این مسائل، محدود به یک کشور نیستند؛ بلکه تمام جهان مواجه با چنین تغییراتیه.
-
چرا مردم همیشه دوست دارند که منتقد یا مخالف دولت باشند؟
- تقریبا همیشه همینطوره. مخالفت محض مخالف بودن به انسان احساس هویت و وجود داشتن میده؛ اما این وجود، الزاما یک وجود سازنده نیست. بله. بعضی از اوقات هم هست که دولت کاری رو صرفا برای تسهیل شرایط برای خودش انجام میده و منافع مردم رو در نظر نمیگیره. در چنین شرایطی، مخالفت کردن میتونه تاثیرگذار و صحیح باشه. ممکنه این مخالفتها بعضا باعث بشن که خود ما قربانی بشیم. مشکل من در مبحث برگزیت این بود که تعداد بسیار زیادی از شرکتکنندگان فقط و فقط به خاطر احساسی که نسبت به این قضیه داشتند، رای به جدایی از اتحادیه دادند. تقریبا مطمئنم که اونا حتی توجیه کافی برای راضی کردن خودشون هم ندارند. من تا لحظات آخر در ارتباط با این مسئله مردد بودم؛ اما تا همین اواخر داشتم مطالعه میکردم و حالا کاملا ایمان دارم که موندن در اتحادیه اروپا چه در کوتاه مدت و چه در بلندمدت، بهترین تصمیم ممکن بود. چه در زمینه برگزیت و چه در انتخاب ترامپ به عنوان رییس جمهور آمریکا، بسیاری از آرای موافق مربوط به افرادی بود که احساس بیهویتی میکردند و از شرایطشون ناراضی بودند. پس تصمیم گرفتند که یک تغییر محسوس و بزرگ ایجاد کنند. من همچنان نمیخوام راجع به برگزیت خیلی بدبین باشم. ممکنه اتفاقات خوبی هم پشت این انتخاب باشه. اما نگرانی من اینه که ممکنه خیلی دیگه از کشورهای اروپایی هم به تبعیت از بریتانیا سراغ این گزینه برن. این انتخاب میتونه مثل یک بیماری به بقیه کشورها سرایت کنه و این مسئله رو هم میشه نتیجه تفکرات غیرمنطقی دونست.