در این مقاله در مورد بنی بینیون یکی از بزرگترین مافیای قمار لاسوگاس صحبت خواهیم کرد. او به عنوان فردی شناخته میشود که تورنومنت پوکر WSOP را به وجود آورد، با ما همراه باشید.
بنی بینیون بعد از جنگ جهانی دوم به لاسوگاس رفت. تقریبا همه میدانند که او چگونه این شهر را تغییر داد. او توانست کازینوی نعل اسب (Horseshoe) را به یکی از بهترینهای لاسوگاس تبدیل کند، بینیون میگوید: «اگر میخواهید ثروتمند شوید، به افراد کوچک احساس بزرگ بودن دهید».
اما بزرگترین دستاورد تجاری او اختراع هوشمندانه مسابقات جهانی پوکر بود که امروزه آن را با نام تورنومنت پوکر WSOP میشناسیم. در این مقاله داستان مردی را بررسی میکنیم که لاسوگاس را به چیزی که امروز است تبدیل کرد، یکی از بزرگترین و مجذوبکنندهترین شهرهای جهان.
بنی بینیون: آدم خوب یا بد؟
وقتی که در اواسط سال ۱۹۷۰ گزارشگران و عکاسان سراغ تورنومنت پوکر WSOP رفتند، همه تحت تاثیر خوشرویی بنی بینیون قرار گرفتند که لبخند میزد و با همه دست میداد.
بنی بینیون جوان
او سازماندهنده و مخترع رقابتهای جهانی پوکر بود اما به نظر میرسید که نقش مهمی در کلاهبرداریهای مختلف دارد.
آماریو اسلیم یکبار جملهای درباره او گفت:
«او باشخصیتترین آدم بد و بدترین آدم خوبی است که تابحال دیدهاید.»
بینیون پاسخ داد: «دوران سخت، مردم سخت میسازد.» او میدانست درباره چه چیزی صحبت میکند.
بنی بینیون در ۲۰ نوامبر سال ۱۹۰۴ در تگزاس در روستای Pilot Grove متولد شد، جمعیت این روستا ۱۹۳ نفر بود و او برای رسیدن به موفقیت باید به سختی میجنگید.
او یک پسر احمق به نظر میرسید، به همین دلیل والدینش او را به مدرسه نفرستادند و ترجیح دادن که در کار مزرعه از او استفاده کنند. پدر او معتقد بود که او یا انسان سختی میشود و یا خواهد مرد و تا میتوانست از او کار میکشید. اما در نهایت تلاشهای او بینتیجه نماند. بنی بینیون در مورد این دوران خاطرهای میگوید:
«هوا کاملا سرد بود. به یاد دارم که مردها به هر نحوی که در توانشان بود، حتی با برس اسبها پاهای خودشون رو گرم میکردند. اما من تمام اون روز مشغول رسیدگی به اسبها بودم و پدرم از شدت سرما رفت. فکر نمیکنم بیشتر از ۵ یا ۶ سال داشتم. حتی یادم نیست که اون کجا رفت. و از اون روز به بعد همیشه خودم این جهنم رو پیش میبردم.»
بنی بینیون و قمار غیرقانونی
او متوجه شده بود که باید استعداد خود را در مکان دیگری به کار بگیرد.
قمار غیرقانونی در آن زمان بسیار زیبا به نظر میرسید و بینیون نیز به این کار علاقه داشت و شانس خود را در این موضوع میدید. با شروع شدن بحران اقتصادی در جهان، کسب درآمد از راههای قانونی برای بینیون بسیار سخت شده بود. او اولین لاتاری خود را با ۵۰ دلار آغاز کرد. یک هفته بعد او تقریبا به ۸۰۰ دلار رسیده بود.
در اوایل سالهای ۱۹۳۰ بینیون نشان داد بیپروایی از ملزومات رسیدن به موفقیت در محیطهای تبهکارانه است.
او با یک قاچاقچی بیرحم به نام فرانک بولدینگ (Frank Bolding) بحث و جدل داشت. در نهایت بینیون به گردن او شلیک کرد، اما تنها به ۲ سال عفو مشروط محکوم شد، چرا که این شلیک را دفاع از خود نشان داد. او به شدت جاهطلب بود و میخواست که هرطور شده به نوک قله برسد. او به دالاس مهاجرت کرد، یکی از شهرهای تگزاس که در آن زمان به دلیل معاملات نفتی و دامی ثروتمند شده بود.
بنی بینیون تگزاس را با نیت روشن کردن چراغهای لاسوگاس ترک کرد
بینیون کازینو کوچک خود را افتتاح کرد و به سرعت به موفقیت رسید و در نهایت به هر نحوی که بود رقبای خود را حذف کرد. گفته میشود که او به ۲ رقیب خود شلیک کرده است. یکی از آنها سم مورای (Sam Murray) و دیگری بن فریدن بود. به هر دو نفر آنها چندین بار شلیک شده بود.
او در یک پرونده متهم شد اما باز هم آزاد شد. باز هم قاضی پرونده اعلام کرد که حرکت او دفاع از خود بوده است.
در نهایت او متهم به قمار در دالاس شد، اما آنقدر پول داشت که بتواند به سیاستمداران و پلیسها رشوه دهد.
شایعاتی وجود دارد که میگوید بنی بینیون سالانه تا ۶۰۰ هزار دلار را صرف رشوه میکرده است.
پس از پایان جنگ جهانی دوم، اوباش شیکاگو به دالاس وارد شدند. بینیون به یکی از کاندیدهایی که نامزد انتخابات شده بود رشوه داده بود، اما او نتوانست در انتخابات برنده شود و کمی بعد از تضاد و کسری در حسابهای مالی او پدیدار شد.
بینیون جنگ را باخته بود. او به همراه همسر خود تدی جین (Teddy Jane)، فرزندش، بادیگارد شخصی و ۲ میلیون دلار پول به سمت لاسوگاس رفت.
کازینوی نعل اسب (Horseshoe)
کازینو هورسشو
با اینکه لاسوگاس مملو از اوباش بود، اما بنیون به سرعت موقعیت خود را تثبیت کرد. او کازینوی El Dorado که در خیابان فرمونت بود خرید و آن را Benion’s Horseshoe نامید.
اما دشمنان گذشته به دنبال او بودند، به خصوص هرب نوبل (Herb “The Cat” Noble) که یک قمارباز مطرح در لاسوگاس بود.
بینیون مزدورهایی را استخدام کرده بود که ۱۲ بار برای قتل نوبل تلاش کردند اما او همچنان نجات یافت.
هنگامی که همسر نوبل توسط بمبی در ماشینش کشته شد، او تصمیم گرفت خانهی بینیون را با یک هواپیما پر از مهمات منفجر کند.
پلیس برنامهریزی او را به هم ریخت و درنهایت او با بمبی که در صندوق پستی خانهاش جاسازی شده بود در سیزدهمین تلاش کشته شد.
اما بینیون در دردسر افتاده بود. مافیای لاسوگاس از این آتشبازی که یک فرد جدید راه انداخته بود استقبال نمیکردند. آنها اقداماتی انجام دادند.
بینیون به زندان دالاس میرود
در سال ۱۹۵۱ گواهینامه قمار بینیون باطل گردید و محکوم به پرداخت جریمه کلاهبرداری نیز شد. او گفت که اگر واقعا گناهکار بود میتوانست به نحوی راه خروج خود را پیدا کرده و مشکلات را با پول حل کند.
کادیلاک افسانهای بنیون
در سال ۱۹۵۳ بینیون به دالاس رفت، بلافاصله خودش را تحویل داد و ۵ سال در زندان بود.
همچنین بینیون مجبور شد سهم خود را در کازینو هورسشو به فروش بگذارد، چرا که بایستی هزینههای دادگاه را پرداخت میکرد. برای او ۱۱ سال طول کشید تا بتواند دوباره کازینو خود را بازگرداند.
اما حتی در زندان نیز بینیون جاهطلبی خود را کنار نگذاشت. وقتی که آزاد شد به لاسوگاس بازگشت و هورسشو را به بهترین کازینوی شهر تبدیل کرد.
او یکی از اولین کسانی بود که دریافت چگونه باید بازیکنان را خوشحال نگه دارد: «غذای خوب، ویسکی خوب، قمار خوب».
در آن زمان نزدیک ۵۰ هزار نفر در وگاس زندگی میکردند و بیشتر سالنهای قمار محیطهایی تاریک و مخوف بود.
در حالی که کف بیشتر مکانها با خاکاره پوشیده شده بود، بینیون از موکتهایی برای کف کازینو استفاده میکرد. در حقیقت یک نصاب موکت به بینیون بدهکار بود که به جای پرداخت بدهی آن مکان را زیباتر ساخت.
بینیون انقلابی در صنعت کازینو به وجود میآورد
همچنین بینیون از اولین کسانی بود که نوشیدنی رایگان ارائه میداد و مطمئن میشد که غذاها از کیفیت خوبی برخوردارند. در کنار نوشیدنی رایگان و غذاهای دلچسب، بینیون سرویس لیموزین نیز برای قماربازان سنگین ارائه میداد و خدمات کاباره را رایگان در اختیارشان میگذاشت.
تا آن روز بینیون انقلابی در صنعت کازینو به وجود نیاورده بود. او همیشه به عنوان یک گنگستر شناخته میشد. اما ناگهان تمام رقیبهای بینیون ناپدید شدند.
او به پلیس و مقامات رشوه میداد. اما این بار مجبور شد با اوباش کنار بیاید.
او تمرکز خود را روی کازینو قرار داد. اگر برای یک مشتری مشکلی پیش میآمد، تیم امنیتی کازینو به نحو کاملی از قضیه مراقبت میکرد. این مورد حتی گاهی اوقات به ضرب و جرح ختم میشد.
با گذشت زمان بینیون دچار اختلال پارانویید شد و تمایلات غیرعادی پیدا کرد. او در مزرعهای در مونتانا زندگی میکرد و به همراه بادیگارد خود “Gold Dollar” در حالی که کت خزداری از پوست بوفالو به تن داشت، با کادیلاکی که یک بوق به شکل بوفالو روی آن بود از زندگی لذت میبرد.
مطرح شدن پوکر
وقتی بنیون در وگاس بود خود را به عنوان یک میلیونر خودساخته که بسیار بلندپرواز است مطرح کرد. او همیشه مجذوب پوکر میشد، اما هیچوقت خودش را بازیکن خوبی نمیدانست.
آماریو اسلیم پایهی ثابت تورنومنت پوکر WSOP بود
در سال ۱۹۴۹ او یک بازی سنگین پوکر که به صورت دو نفره (هدزآپ) انجام میشد بین جانی ماس (Johnny Moss) و بزرگترین قمارباز تاریخ برگذار کرد: Nick “The Greek” Dandolos
هدف او از طرح این موضوع جذب توریست بود اما به میراث او تبدیل شد، شروع بزرگترین رویداد پوکر در جهان.
اما بنیون همچنان ایدههای خود را داشت. به طور مثال او محدودیتهای میزهای بازی کرپس (Craps) را افزایش داد. در حالی که کازینوهای دیگر شرطبندیها را تا 50$ محدود میکردند، بینیون تا 500$ به بازیکنان اجازه شرطبندی میداد. هیچکس قبل از او چنین کاری را نکرده بود.
به دلیل افزایش دادن سطح محدودیتها در کازینو، افراد میآمدند تا صرفا ببینند چه اتفاقی میافتد، اما در نهایت خودشان نیز بازی میکردند.
نماد کازینو یک نعل اسب بزرگ بود که با ۱۰۰ اسکناس ده هزار دلاری نایاب پر شده بود.
در سال ۱۹۵۷ فاجعههایی برای بینیون رخ داد و گواهینامه قمارش نیز باطل شد. همسر و پسر او مدیریت را بر عهده گرفتند، اما در حقیقت بنی بینیون همیشه نظارهگر امور بود و در جایگاه «مشاور» ظاهر میگشت.
به صورت رسمی بینیون بازنشسته شده بود اما هنوز بزرگترین دستاورد او رخ نداده بود.
تورنومنت پوکر WSOP چگونه آغاز شد؟
در سال ۱۹۷۰ بعد از یک هفته پوکر در رنو، بینیون از بازیکنان دعوت کرد تا در کازینو هورسشو به بازی بپردازند. او به شوخی این اتفاق را رقابتهای قهرمانی پوکر جهان مینامید.
بینیون در سالی که فیل هلموث برنده اولین دستبند خود شد، درگذشت.
آنها در ابتدا فقط از یک میز استفاده میکردند و قهرمان توسط رایگیری مخفی تعیین میشد.
ساختار بازی به سرعت تغییر یافت و در نهایت به مسابقات جهانی پوکر یا همان WSOP تبدیل شد.
۱۹ سال بعد بازیکنی به نام فیل هلموث به عنوان جوانترین برنده تورنومنت پوکر WSOP شناخته شد. تورنومنت اصلی از ۱۷۸ بازیکن تشکیل شد و ۱۴ تورنومنت فرعی دیگر نیز برگذار شدند.
در انتهای این سال بنی بینیون حمله قلبی مرگباری داشت. یک سال بعد او در تالار مشاهیر پوکر معرفی شد.
در سالهای بعد از مرگ او بینیون و تجارت او به آرامی از هم گسست. همسر او در سال ۱۹۹۴ از دنیا رفت و دو فرزند او بر اثر سو اثر مواد مخدر کشته شدند.
۲ برادر زنده بکی و جک نیز به دادگاه رفتند تا تعیین کنند چه بر سر کازینو بیاید.
در پایان، بکی امور کازینو را برعهده گرفت، در حالی که جک درصدی از درآمدهای آن را در اختیار داشت و میتوانست گواهینامه قمار خود را نگه دارد.
در سال ۲۰۰۴ که مصادف با تولد ۱۰۰ سالگی بنی بینیون بود، کازینو هورسشو امتیاز خود را به دلیل بینظمی مالی از دست داد.
کازینو موقتا بسته و سپس فروخته شد. در نهایت نیز این برند به یکی از بزرگترین موفقیتهای لاسوگاس تبدیل شد.